تولیدکنندگان و واردکنندگان کالا یا شخصاً نسبت به توزیع کالای خود اقدام می کنند و یا با شرکت ها و شبکه های اصلی توزیع قراردادی جهت توزیع کالا منعقد می نمایند. هرچند حضور شبکه توزیع می تواند از سود تولیدکننده کاهش دهد اما در همین حال تولید کننده را از هزینه های انبارداری، ایجاد ارتباطات، تامین لوازم حمل و پخش در نقاط مورد نظر، وصول مطالبات از خریداران و غیره حفظ می کند، بنابراین از لحاظ تجاری همکاری با شرکت های توزیع کننده کاملاً توجیه شده است.
حال از لحاظ حقوقی چه اتفاقی می افتد؟ بر خلاف تصور عموم، قرارداد بین تولیدکننده و توزیعکننده یک قرارداد خرید و فروش کالا است! یعنی تولید کننده، کالای خود را با قیمتی پایین تر از قیمت مصرف کننده و یا قیمت بازار به توزیع کننده می فروشد و توزیع کننده کالاها را با قیمتی کمی بالاتر به خرده فروشان توزیع و به فروش رسانده و خرده فروشان نهایتا با قیمت کمی بالاتر که می شود قیمت مصرف کننده و یا قیمت بازار آن را به دست مصرف کننده می رسانند و تمامی سود حاصل از همین تفاوت قیمت های خرید و فروش برای توزیع کننده و خرده فروشان حاصل می شود.
در قراردادهای توزیع، همه شرایط قرارداد بیع حاکم است اما چون بر خلاف قراردادهای خرید و فروش ساده، روابط خریدار و فروشنده مستدام است و توزیع کننده علاوه بر خرید، وظایفی جهت توزیع دارد، نکات دیگری نیز در این قراردادها توافق می شود که مهم ترین آن ها را بررسی می کنیم:
- محدوده جغرافیایی توزیع می تواند مشخص باشد و طرفین برای توزیع در منطقه یا استانی خاص توافق نمایند.
- تولید کننده/واردکننده می تواند شرایطی که برای نگهداری و توزیع کالا در نظر دارد به توزیع کننده اعلام نماید که توزیع کننده موظف به رعایت شود و در غیر این صورت ضمانت اجراهایی در نظر گرفته شود.
- با توجه به اینکه معمولاً ثمن در این قراردادها نقد نیست و در آینده توسط توزیع کننده پرداخت می شود، باید تضامین مناسب از توزیع کننده اخذ گردد.
- مسائل مربوط به انبارداری، تحویل توسط توزیع کننده و نحوه حمل و توزیع باید تعیین تکلیف شود.
و همچنین نکات دیگری در خصوص سقف قیمت بازفروش کالا، تداوم در تامین کالا و غیره که می تواند توسط طرفین در این قرارداد تعیین گردد.
ممنون، عالی و مفید بود
ممنونم از توجه شما
چقدر به موقع چشمم به این مطلب خورد. مختصر و بسیار مفید!
ممنون از توجهتون